غلبه بر ایرادات به مدل ایجاد مهبانگ

برای من شخصاً، مدل ایجاد انفجار بزرگ اصلی ترین عامل بود که باعث شد شاگرد عیسی مسیح شوم. از 7  سالگی دانش آموز سرسخت نجوم بودم. در طول سال‌های کودکی‌ام، در جریان بحث‌های دانشمندان بر سر این که کدام مدل کیهانی ویژگی‌های مشاهده ‌شده و تاریخچه کیهان را به بهترین شکل توضیح می‌دهد بودم. زمانی که 16 ساله بودم برایم مشخص شد که مدل بیگ بنگ برنده این مباحثات شده است. می دانستم که اگر مدل انفجار بزرگ درست باشد، جهان باید سرآغازی داشته باشد و بنابر این میبایست پدیدآورنده ای هم داشته باشد.

از 17  سالگی شروع به جستجوی مبتدیانه کیهانی در نوشته های فیلسوفان بزرگ و کتب مقدس ادیان بزرگ جهان کردم. چیزی که من را متحیر کرد این کشف بود که نویسندگان کتاب مقدس هزاران سال پیش تمام ویژگی های اساسی مدل ایجاد انفجار بزرگ را به دقت توصیف کرده بودند.1 من متوجه شدم که برای بیش از 2000 سال،  کتاب مقدس در پیش بینی این اکتشافات علمی آینده در مورد جهان به تنهایی ایستاده است. قدرت کتاب مقدس برای پیش بینی دقیق صدها اکتشاف علمی آینده و صدها رویداد آینده در تاریخ بشر مرا متقاعد کرد که کتاب مقدس کلام الهام شده و بی عیب خداست. بر اساس آن شواهد، در سن 19  سالگی نام خود را در پشت کتاب مقدس گیدئون امضا کردم و زندگی خود را به عیسی مسیح به عنوان خداوند و نجات دهنده شخصی خود سپردم.

مدل ایجاد بیگ بنگ یک خبر عالی برای هر مسیحی معتقد به کتاب مقدس است. وقتی اخترشناسان بیشتر در مورد کیهان می آموزند، اخبار مهم تر می شوند. شواهد علمی که اعتبار مدل ایجاد انفجار بزرگ را تأیید می کند، امروزه بسیار بیشتر از زمانی است که نام خود را در آن کتاب مقدس گیدئون امضا کردم.

دو گروه مخالف بیگ بنگ
با این حال، دو گروه از افراد وجود دارند که علیرغم شواهد بسیار زیاد، همچنان اصرار دارند که مدل انفجار بزرگ اشتباه است. گروه اول گروهی از آتئیست ها هستند که از پیامدهای الهیاتی مهبانگ ایراد می گیرند. این گروه متعهد به حذف ضرورت آغاز کیهانی و از این رو، نیاز به پدیدآورنده کیهانی است. آنها همچنین متعهد هستند که جهان را به اندازه کافی پیر بدانند تا توضیحی طبیعی (یعنی خدا ناباورانه) برای منشأ حیات موجودات ، و توضیحی طبیعی و غیرخداپرستانه برای تبدیل اولین حیات زمین به گیاهان، حیوانات و انسان به عنوان موجودی پیچیده داشته باشند.

دسته دوم، خلقت گرایان جوان زمین هستند. برای آنها مشکل این است که انفجار بزرگ جهان را بسیار پیر می کند. آنها معتقدند باب 1 پیدایش کتاب مقدس تعلیم می دهد که خدا هر چیزی که از نظر فیزیکی وجود دارد را فقط در 144 ساعت آفرید و شجره نامه های کتاب مقدس نشان می دهند که تنها حدود 6000 سال از آن دوره 144 ساعته گذشته است. آنها قبول دارند که جهان یک آغاز و یک آغازگر دارد، اما قاطعانه ادعا می کنند که جهان احتمالاً نمی تواند بیش از 6000 سال قدمت داشته باشد.

چگونه به مخالفان مهبانگ پاسخ دهیم
چگونه باید به این دو گروه پاسخ دهیم؟ دو راه وجود دارد که برای افرادی که مایل به گوش دادن در این دو گروه  هستند مؤثر است. یکی از راه‌ها ارائه شواهد فزاینده برای توضیح انفجار بزرگ برای منشأ و تاریخ جهان است. آزمون اعتبار برای هر مدل این است که آیا با یادگیری بیشتر در مورد رشته ها و زیرشاخه های مرتبط با مدل، مورد مدل قوی تر و جامع تر می شود یا خیر.

1 – ارائه شواهد مرتبط با انفجار بزرگ
برای هر گروه مهم است که رشته ها و زیرشاخه هایی را که بیشتر به آنها احترام می گذارند انتخاب کنند. برای بی خدایان بدبین به مهبانگ، من ارائه شواهد فزاینده از نجوم و فیزیک کیهان شناسی انفجار بزرگ را توصیه می کنم. برای شکاکان آفرینش‌گرای زمین جوان، توصیه می‌کنم شواهد رو به افزایش کتاب مقدس برای تفسیر روزهای خلقت در پیدایش باب 1 و در مورد مدل ایجاد انفجار بزرگ را ارائه کنید.

سال گذشته، ما نسخه جدیدی از کتابم را به نام موضوع روز ( A Matter of Days  منتشر کردیم که نشان می‌دهد چگونه یکپارچگی جامع از 66 بخش کتاب مقدس نشان می‌دهد که کلمه عبری عبریyôm  (ترجمه شده به عنوان «روز») به بهترین وجه به عنوان زمان طولانی و محدود تعریف می‌شود، دوره‌هایی که از آن بعنوان شش روز خلقت  در باب 1 پیدایش استفاده می‌شود. این کتاب همچنین اشاره میکند که چگونه دانش عبری نشان می‌دهد که مدت زمان نامشخصی بین خلقت جهان (پیدایش 1:1) و شکل‌گیری اولیه زمین (پیدایش 1:2) گذشته است. به همین ترتیب، این پژوهش ثابت می‌کند که مدت زمان نامشخص دومی بین شکل‌گیری اولیه زمین (پیدایش 1:2) و رویدادهای روز نخست خلقت (پیدایش 1:3) گذشته است.

تجربه من این است که وقتی خلقت‌گرایان جوان زمین تشخیص می‌دهند که دیدگاه کتاب مقدس از روزگار آفرینش به خوبی قابل دفاع است، اما از منظر زمین جوان نمی‌توان از آن دفاع کرد، مدل ایجاد انفجار بزرگ دیگر برای آنها مشکلی ایجاد نمی‌کند. در واقع، آنها اغلب به مشتاق ترین مروجان کیهان شناسی انفجار بزرگ تبدیل می شوند.

در حال حاضر، من بیش از نیمی از راه نگارش نسخه چهارم خالق و کیهان را پشت سر گذاشته ام. بخشی از کتاب ارائه این مطلب خواهد بود که شواهد فیزیک و نجوم برای مدل ایجاد انفجار بزرگ در مقایسه با آنچه که در نسخه سوم کتاب که در سال 2001 منتشر شد ارائه کردم، چقدر قوی تر و جامع تر شده است. دعای من این است که وقتی کافران کتاب را می‌خوانند، از این که چقدر شواهد علمی برای یک عامل عِلّی متعالی برای جهان هستی وجود دارد و اینکه علم چگونه ویژگی‌های شخصی این عامل علِّی را با جزییات زیادی مشخص می‌کند، متحیر شوند.

2 – کمک به حل ناهنجاری ها در نظریه انفجار بزرگ
روش دومی که در کمک به بیخدایان و خلقت‌گرایان زمین جوان موثر است برای غلبه بر شک و تردید خود در مورد مدل ایجاد انفجار بزرگ این است که به آنها مسیرهایی را برای حل مهم ترین ناهنجاری های مشاهده شده  در مدل انفجار بزرگ نشان دهیم. از قضا، خداناباوران و شکاکان جوان اغلب به همان ناهنجاری ها اشاره می کنند. چالش‌های مشترک آنها بدین معناست که ما می‌توانیم با نشان دادن اینکه چگونه یک ناهنجاری را می‌توان به‌راحتی به نفع مدل ایجاد انفجار بزرگ حل کرد، به هر دو گروه به طور همزمان کمک کرد.

در پست بعدی وبلاگم به آنچه احتمالاً متداول ترین ناهنجاری برای خلقت‌گرایان انفجار بزرگ است اشاره خواهم کرد. آن ناهنجاری فراوانی کیهانی لیتیوم است.

پینوشت
  1. Hugh Ross, “Big Bang—The Bible Taught It First!” Today’s New Reason to Believe (blog), Reasons to Believe, July 1, 2000, https://www.reasons.org/articles/big-bang—the-bible-taught-it-first.