بنابراین، بدیهی است که دین و علم هر دو بر ایمان استوار شده اند، یعنی اعتقاد به وجود چیزی خارج از جهان، مانند یک خدای غیرقابل توضیح یا مجموعه ای غیرقابل توضیح از قوانین فیزیکی و شاید هم حتی مجموعه عظیمی از جهان های نادیده . به همین دلیل هم دین توحیدی و هم علم ارتدکس نمی توانند شواهد فیزیکی کاملی از وجود و پیدایش ارائه دهند.
پل دیویس اساساً استدلال می کند که دانشمندان باید تا حد زیادی بپذیرند که قوانین فیزیک بدون داشتن درک کافی از دلیل کارکرد آنها کار می کنند. هیچ چیز در مورد قوانین فیزیک مشخص نمی کند که آنها باید به شکلی که هستند ظاهر شوند یا باید نظم و قاعده و قابل درک بودن را نشان دهند. همانطور که میتوانید تصور کنید، این ادعا که علم بر پایه ایمان استوار است واکنش‌های نسبتاً شدیدی را به همراه داشت که میتوانید آنها رادر گفتگویی که در Edge انجام شده مطالعه کنید . پاسخ ها سه نکته مهم را برجسته میکنند.
در درجه ی نخست به نظر می‌رسید که بسیاری از پاسخ‌ها مصمم به قطع هرگونه ارتباط بین عمل به ایمان علمی و دینی هستند. به عنوان مثال، جری کوین پاسخ می دهد که اعتقاد دانشمندان به قابلیت اطمینان قوانین فیزیک، یک موضوع ایمانی نیست بلکه یک موضوع تجربی است. در مقابل، اصول دین واقعاً مبتنی بر ایمان است، زیرا هیچ داده تجربی برای حمایت از آنها وجود ندارد. او همچنین بیان می‌کند که فقدان توضیحات کافی برای اینکه چرا قوانین آنچنان که هستند، فیزیک را به یک ایمان تبدیل نمی‌کنند و این فقط به این معنی است که ما پاسخی در این زمینه نداریم.»
دوم، پاسخ کوین و همچنین دیگران نشان می دهد که بسیاری از دانشمندان تعریف واقعی ایمان مسیحی را اشتباه درک می کنند. لارنس کراوس نظریات احساسی جری کوین را تکرار و اعلام می کند که “روشهای علمی به طور مداوم درک ما از قوانین فیزیکی را اصلاح کرده و تغییر می دهند، در حالی که “حقایق” مذهبی عمدتاً بدون تغییر باقی مانده اند. هر دوی این دانشمندان به این موضوع اشاره میکنند که علم بر اساس منطق و حقایق عمل می کند، در حالی که دین بر اساس احساس و اعتقاد عمل می کند.
با این حال همانطور که همکار من کن سمپلز می گوید “ایمان کتاب مقدس اعتماد قلبی به یک منبع معتبر یا قابل اعتماد است.” آزمایش و کاوش بخشی از فرآیند تعیین اعتبار و قابلیت اطمینان بودن یک منبع است. برخلاف ادعای کوین، قابلیت اطمینان کتاب مقدس توسط داده های تجربی پشتیبانی می شود. بعنوان نمونه میتوانید دو مقاله مربوط به انفجار بزرگ و زمین اولیه را بررسی کنید.
واضح است که بسیاری از غیر مسیحیان، تصور و دیدگاهی نادرست از ایمان کتاب مقدس دارند. با این حال، من فکر می کنم مسیحیان باید مسئول بیان یک توصیف دقیق از ایمان مسیحی باشند. اجازه دهید مثالی ارائه کنم که روشن می کند چگونه صحبت کردن درباره کار خدا در زندگی ما می تواند به رفع این سوء تفاهم کمک کند.
یک مصاحبه شغلی برای اولین بار مرا به کالیفرنیا آورد. دو ماه بعد، من و خانواده‌ام به آپارتمانی که آنرا بدون بازدید و از طریق تلفن انتخاب و اجاره کرده بودم نقل مکان کردیم. حتی قبل از شروع سفر از غرب میانه (جایی که در آن زمان زندگی می کردیم) نگرانی هایی داشتیم. همه خانواده و دوستان ما در غرب میانه زندگی می کردند. علاوه بر همه اینها هیچ یک از ما قصد نداشتیم در کالیفرنیا زندگی کنیم، به علاوه همسر باردار من از مشکلات کمر رنج می برد. با این حال ما این نقل مکان را انجام دادیم. می‌توان این را ایمان کورکورانه نامید زیرا ما به مکانی ناشناخته نقل مکان می‌کردیم، با مسائل بهداشتی مهمی دست و پنجه نرم می‌کردیم و حمایت خانواده بزرگ‌مان را نیز از دست میدادیم، همگی به این دلیل که خدا به ما گفته بود.
با این حال، من به برنامه خدا برای خانواده و زندگی خود اطمینان زیادی داشتم. من کارهای او را درمورد پدر و مادرم دیده بودم و آنها به ما ایمان مسیحی را آموزش دادند. من شخصاً بارها در سفرها و مأموریتها وهمچنین سفرهای اسکی، در دوران تحصیل در کالج و در دوران تحصیلات تکمیلی با خدا روبرو شده بودم. من زیر نظر مسیحیان باهوش و آگاه مطالعه کرده بودم و یاد گرفته بودم که چگونه از اعتبار کتاب مقدس دفاع کنم و من مسیح را دیده بودم که جنبه های مختلف زندگی من را در حالی که به دنبال او بودم تغییر داد. به عبارت دیگر، من شواهد فراوانی داشتم که می‌گفت پیروی از دستور خدا در زندگی من بهترین و درست ترین راه برای زندگی است، بنابراین من به جای ایمان کورکورانه، به یک منبع معتبر اعتماد و ایمان داشتم.
وقتی پاسخ‌ها و نظرات مربوط به مقاله پل دیویس را می‌خوانم احساس می‌کنم که مردم مسیحیت را حداقل تا حدودی رد میکنند، زیرا ایمان را نادیده گرفتن شواهد می‌دانند. این فرصتی را برای مسیحیان فراهم می کند تا ماهیت عقلانی و مبتنی بر شواهد ایمان مسیحی را نشان دهند. . و این به ما امکان می‌دهد که این موضوع را ثابت کنیم که خدا و مکاشفه او در کتاب مقدس منبعی معتبر و قابل اعتماد است که شایسته اعتماد و اطمینان کامل ما است.
