آیا کتاب مقدس کیهانشناسی مهبانگ را آموزش میدهد؟
یکی از محبوبترین مقالاتی که نوشتهام، «بیگ بنگ – ابتدا کتاب مقدس آن را آموزش داد!» است. من آن را با تشویق و کمک جان رئا الهیات دان نوشتم و در سال 2000 در مجله Reasons to Believe’s Facts for Faith منتشر کردیم.1 در دو دهه پس از آن، یکی از رایجترین اعتراضهایی که از منتقدان دریافت کردهام این است که کتاب مقدس چنین چیزی را آموزش نمیدهد. چه کسی درست می گوید؟
شواهد کتاب مقدس
من و جان رئا در این مقاله ادعا نکردیم که کتاب مقدس تمام ویژگی های اساسی مدل ایجاد انفجار بزرگ را آموزش می دهد. با این حال، توضیح دادیم که چگونه چهار ویژگی اساسی کیهانشناسی انفجار بزرگ را آموزش داده است. چهار خاصیتی که آموزش می دهند عبارتند از:
- جهان از یک هیچ [out of nothing](ex nihilo) آغاز شد.
- انبساط جهان از آغاز هیچ
- قوانین ثابت فیزیک
- قانون زوال که تمام جهان را فرا گرفته است
این چهار ویژگی دلالت بر این دارند که جهان باید به روشی کاملاً مشخص به تدریج سردتر شود، زیرا از ابتدا از هیچ منبسط شده است. قانون فراگیر فروپاشی، که امروزه به عنوان قانون دوم ترمودینامیک یا قانون آنتروپی یا قانون مورفی شناخته می شود، دلالت بر این دارد که هر سیستمی که منبسط می شود، چه محفظه پیستون در موتور خودرو یا کل جهان، باید به نسبت درجه گسترش سردتر شود.
این تصور که کتاب مقدس چهار ویژگی مهم مدل ایجاد انفجار بزرگ را توصیف می کند، یک مورد استدلال قدرتمند برای ایمان مسیحی و برای الهام الهی و درست بودن کتاب مقدس است. یکی از دلایل این امر این است که برای بیش از 2500 سال کتاب مقدس تنها کتابی بود که بجز تفاسیر کتاب مقدس چنین ادعاهایی را در مورد جهان ارائه می کرد. تا سال 1925 هیچ دانشمندی متوجه نشده بود که جهان چنین ویژگی هایی دارد. کشیش کاتولیک رومی- بلژیکی و اخترفیزیکدان Abbe Georges Lemaître اولین دانشمندی بود که در مورد انبساط جهان از آغاز کیهانی نوشت.2
بعلاوه، پیشگویی کتاب مقدس از این چهار ویژگی اساسی کیهانشناسی انفجار بزرگ ، هزاران سال قبل از اینکه هیچ اخترشناسی تشخیص دهد که جهان چنین ویژگیهایی دارد ، قدرت پیشبینی کتاب مقدس را نشان میدهد. تنها توضیح معقول برای چنین نمایش چشمگیر قدرتی پیش بینی این است که کتاب مقدس از کسی الهام گرفته شده است که جهان را آفریده و تاریخ آن را کنترل کرده است.
واکنش خداناباوران(آتئیستها)
قابل درک است، افرادی که وجود خدا را انکار می کنند به شدت به این ادعا که کتاب مقدس چهار ویژگی مهم کیهان شناسی انفجار بزرگ را آموزش می دهد واکنش نشان دهند. معمولا در هر مناظره عمومی که با یک مُلحِد داشته ام، طرف مقابل ادعا کرده است که کتاب مقدس چنین اظهاراتی را بیان نمی کند و در طول چند ماه گذشته، به طور متوسط روزانه حداقل یک اظهارنظر در صفحه توییتر من در رابطه با انکار آموزش هر یک از ویژگی های مدل ایجاد انفجار بزرگ توسط کتاب مقدس، نوشته می شود.
این خداناباوران اصرار دارند که من از دانش قرن بیست و یکم خود در زمینه نجوم برای خواندن آنچه که کتاب مقدس هرگز آموزش نداده است، در کتاب مقدس استفاده می کنم. نها ادعا می کنند که من تعابیر تحت اللفظی و مجازی را بر فرازهای کتاب مقدس تحمیل می کنم. با این حال، من دائماً مشاهده میکنم که این اظهارات توسط افرادی صورت میگیرد که نه مقاله مرا خواندهاند و نه قسمتهایی که من از کتاب مقدس به آنها استناد میکنم را مطالعه کرده اند. مقاله من توضیح میدهد که چرا این بخشها باید به عنوان بیانیه های تحت اللفظی درک می شود و نه شکل های صرفا گفتاری.
آیا این فقط یک مقاله تفسیری است؟
خداناباورانی که به من در مورد کتاب مقدس و انفجار بزرگ انتقاد دارند، اظهار می کنند که برای دانستن اشتباه بودن ادعاهای من، نیازی به خواندن مقاله من یا قسمت هایی از کتاب مقدس که من به آنها اشاره می کنم ندارند. آنها می گویند که هیچ الهیات دانی، قبل از قرن بیستم دربار ه کتاب مقدس اظهار نظر نکرده است که بخواهد چنین ادعاهایی داشته باشد.
در اینجا اما، این شکاکان غیرخداپرست در اشتباه هستند. مدتها قبل از قرن بیستم، هم متکلمان مسیحی و هم یهودی درباره ویژگیهایی از جهان نوشتند که امروزه ما آنها را توصیفکننده مدل ایجاد انفجار بزرگ میدانیم.
در همین حال، این شکاکان تمایلی به بحث در مورد اینکه کتاب مقدس تعلیم می دهد که قوانین فیزیک ثابت هستند و یکی از آن قوانین، قانون فراگیر زوال است ندارند. مطلب اول در قسمت هایی از پیدایش 1-3، ارمیا 33، رومیان 8: 19-22، و مکاشفه 21:1-5 بیان شده است. مطلب دوم نیز در سراسر امثال و به ویژه در جامعه و رومیان 8: 18-22 یافت می شود. خداناباورانی که با این قطعات کتاب مقدس آشنا نیستند، خاطرنشان می کنند که این دو ویژگی حداقل تا آنجا که به زمین و حیات آن مربوط می شود برای جوامع قبل از قرن بیستم مشهود و قابل لمس نبوده است.
الهیات پیش از قرن بیستم درباره آفرینش از هیچ و انبساط کیهانی
بسیاری از خداناباوران انکار میکنند که هیچیک از الهیاتدانان قبل از قرن بیستم تشخیص نداده بودند که کتاب مقدس شروعی از هیچ را به جهانیان میآموزد و یا اینکه جهان منبسط شده و در حال گسترش است.
با این حال، بسیاری از متکلمان یهودی و مسیحی قبل از قرن بیستم در مورد آموزه های کتاب مقدس در مورد ویژگی های جهان نوشته اند. به اختصار، فقط به برخی از نظرات چند مورد از برجستهترین آنها اشاره میکنم.
ایرنائوس، اسقف لیون (120-202 میلادی) اظهار داشت: «خدا بر حسب رضای خود، در اِعمال اراده و قدرت خود همه چیز را پدید آورد (به طوری که آن چیزهایی که اکنون هستند باید وجود داشته باشند) از آنچه قبلا وجود نداشت.”3
آگوستین هیپو (354-430 میلادی) در اعترافات [God]خود می نویسد: «تو [خدا] بودی و جز تو هیچ چیز نبود. پس از هیچ، آسمان و زمین را آفریدی». 4 او در اعترافات بعدی خود افزوده: «تو آنها را [آسمانها و زمین، یعنی جهان مادی] را از هیچ آفریدی، نه از جوهر وجود خودت یا از ماده ای که توسط خودت ساخته نشده یا ماده ای که از قبل موجود بوده است. … تو ماده را از هیچ و صورت جهان را از این ماده بی شکل آفریدی.»5
مشهورترین متکلمان یهودی قرون وسطایی، موسی میمونیدس (1135-1204 میلادی)، که با نام رامبام نیز شناخته می شود، به طور گسترده در مورد اعلامیه های عهد عتیق در مورد آغاز جهان نوشته است. میمونیدس در 13 اصل ایمان خود اظهار داشت: «ما معتقدیم که لزوماً این یگانگی اولیه و نخستین است. هر چه غیر او وجود دارد در رابطه اولیه با او نیست. اشارات زیادی در کتاب مقدس وجود دارد که او با اشاره به چهارمین اصل ایمانش نوشته: همانطور که در آیه (تثنیه 33:27) تأیید شده است «خداوندی که بر همه هستی مقدم بود، پناهگاه است…».6 در اینجا میمونیدس به صراحت می گوید که جهان نمی تواند ازلی باشد و باید سرآغازی داشته باشد.
میمونیدس درکتاب راهنمای سرگشتگان، آنچه را که تورات (پنج کتاب اول کتاب مقدس) در مورد خدا، جهان، مکان و زمان بیان کرده است، توضیح داده است.7 او نوشته که کل جهان “پس از عدم وجود محض و مطلق توسط خدا به وجود آمده است. ” او اعلام میکند که موسی در تورات اظهار داشته: “هیچ چیز ابدی به هیچ وجه وجود ندارد که همزمان با خدا وجود داشته باشد.8 ” بنابراین به گفته میمونیدیس موقعیت موزاییکی پیدایش، دیدگاهی را از آفرینش ارائه می دهد که هم پیدایش از هیچ و هم همه چیز از نو (ex nihilo and de novo)[the] را شامل میشود.
میمونیدیس توضیح می دهد که خلقت همه چیزاز نو (de novo) به این معنا نیست که خدا در زمان و مکان وجود دارد و لحظه خاصی را برای شروع خلقت خود انتخاب می کند.9 او اذعان می کند که زمان، خود یکی از این آفرینش هاست. ازلی نیست، فقط خدا ازلی است و تنها او مسئول آفرینش هستی است. 10 میمونیدس نیز تعریف خود از هیچ و ناتوانی از هیچ را روشن می کند: «اگر هیچ چیز خالص و مطلق نباشد، نمی تواند علت مادی چیزی دیگرباشد; چونکه هیچ چیز نیست.»11
در قرن سیزدهم، یکی دیگر از الهیات یهودی قرون وسطایی، موسی ناخمانیدس، درباره انبساط جهان نوشت: «تنها یک آفرینش فیزیکی وجود دارد و آن آفرینش یک ذره کوچک بود. . . . همانطور که این ذره منبسط شد، این ماده آنقدر کوچک که هیچ جوهره ای ندارد، به ماده ای تبدیل شد که ما می شناسیم.12
مدرکی برای همه خوانندگان
در کتابم اثر انگشت خدا، واکنش شدید منجمان و فیزیکدانان غیرخداپرست را در برابر مدل ایجاد انفجار بزرگ، زمانی که ژرژ لماتر و دیگر ستاره شناسان برای اولین بار به طور جدی آن را به جامعه علمی معرفی کردند، مستند کردم.13 چرا که این اخترشناسان و فیزیکدانان غیرخداپرست تطابق بین انفجار بزرگ و کیهان شناسی کتاب مقدس را تشخیص داده بودند. از آنجایی که این شناخت قبل از تبدیل شدن مدل ایجاد انفجار بزرگ به جریان اصلی اخترفیزیک اتفاق افتاد، نمی توان این دانشمندان را به سوگیری از گذشته متهم کرد.
درست است که اکتشافات قرن بیستم و بیست و یکم در مورد جهان توجه بیشتری را به متون کتاب مقدس در توصیف منشأ و ویژگی های جهان جلب کرده است، خوانندگان قبل و بعد از قرن بیستم اعلامیه های کیهان شناختی کتاب مقدس را تشخیص داده و در مورد آن نوشتند. ژرژ لماتر، ادوین هابل، آلبرت اینشتین و جورج گامو اولین انسان هایی نبودند که در مورد مدل ایجاد انفجار بزرگ صحبت کردند و نوشتند، این اعتبار به نویسندگان کتاب مقدس ایوب، موسی، داوود، اشعیا، ارمیا، زکریا، پولس، و نویسنده کتاب عبرانیان برمی گردد. درستی تشخیص دادند و در مورد آنها نوشتند زیرا نوشته های آنها از کسی که کیهان را خلق و طراحی کرده الهام گرفته بود.
پینوشت
- Hugh Ross with John Rea, “Big Bang—The Bible Taught It First!,” Facts for Faith (quarter 3, 2000): 26–32, https://www.reasons.org/explore/publications/facts-for-faith/read/facts-for-faith/2000/07/01/big-bang-the-bible-taught-it-first! The article has been reissued as an RTB101 paper and appears as a chapter in both The Creator and the Cosmos (pages 25–31) and A Matter of Days(pages 135–44).
- Abbé G. Lemaître, “A Homogeneous Universe of Constant Mass and Increasing Radius Accounting for the Radial Velocity of Extra-Galactic Nebulae,” Monthly Notices of the Royal Astronomical Society 91, issue 5 (March 13, 1931): 483–90, doi:10.1093/mnras/91.5.483. The original paper appears in French in Annales de la Société Scientifique de Bruxelles, Tome XLVII, Serie A, Premiere Partie (April 1927): 49.
- Irenaeus, Against Heresies, Book II, chapter 10.2 in Alexander Roberts and James Donaldson, eds., Ante-Nicene Fathers, Volume 1, The Apostolic Fathers, Justin Martyr, Irenaeus (Peabody, Massachusetts: Hendrickson, 1999): 370.
- Saint Augustine, Confessions, R. S. Pine-Coffin, trans. (London, UK: Penguin Books, 1961), Book XII.7, 285.
- Augustine, Confessions, 344.
- Moses Maimonides, The Guide for the Perplexed, translated by Shlomo Pines (Chicago: University of Chicago Press, 1963), Guide II.13, 281.
- Maimonides, Guide for the Perplexed, Guide II.13, 281–82; Kenneth Seeskin, “Metaphysics and Its Transcendence” in Kenneth Seeskin, ed., The Cambridge Companion to Maimonides (New York: Cambridge University Press, 2005), 92.
- Maimonides, The Guide for the Perplexed, 281–82; Seeskin, The Cambridge Companion, 92.
- Maimonides, The Guide for the Perplexed, 281–82; Seeskin, The Cambridge Companion, 92.
- Maimonides, The Guide for the Perplexed, 281–82; Seeskin, The Cambridge Companion, 92.
- Maimonides in Kenneth Seeskin, Searching for a Distant God: The Legacy of Maimonides (New York: Oxford University Press, 2000): 71.
- Moses Nachmanides, The Spiritual Roots of NASA’s Big Bang Premise, Kabbalist Cosmological Wisdom: Modern Cosmology in Ancient Form, 12–13, https://sites.google.com/site/oldshepherd1935/kabbalistcosmologicalwisdom; also available at http://www.fixedearth.com/nasas-spiritual-roots.html.
- Hugh Ross, The Fingerprint of God, commemorative ed. (Covina, CA: RTB Press, 2010): 46–48, 53–54, 62–64, https://support.reasons.org/purchase/fingerprint-of-god-commemorative-edition.