آیا اختر-باستان شناسی به عامل هوشمند تمایل دارد؟

آیا ما در جهان تنها هستیم؟ آیا تمدن های بیگانه در سراسر کهکشان ما و فراتر از آن پراکنده شده اند؟

از نقطه نظر علمی، این سؤالات در حیطه صالحیت SETI ( جستجوی هوش فرازمینی) قرار می گیرند و در بیشتر موارد، رویکرد SETI بر جستجوی سیگنالهای رادیویی و نوری که به طور عمدی توسط تمدنهای بیگانه منتشر میشوند، متمرکز شده است. اما آیا استراتژی آنها باید شامل جستجوی آثار باستانی از این تمدن ها نیز باشد ؟

آوی لوب، اختر شناس دانشگاه هاروارد، در کتاب اخیر خود به نام فرازمینی، استدلال می کند که جستجوی انحصاری برای سیگنال های رادیویی و نوری، شانس موفقیت SETI را افزایش میدهد.1 اگر تاریخ بشر نشانه ای باشد، تمدنهای بیگانه فقط برای کسری از زمانی که وجود دارند، فناوری ارتباط با حضورشان را خواهند داشت. این انتشار سیگنالها تا زمانی که این تمدنها بسیار پیشرفته نشوند، شروع نمیشوند و در صورت فروپاشی یا ناپدید شدن تمدن ها، مدت زمان انتشار کوتاه خواهد شد.

با این حال، لوب استدالل میکند که محققان SETI باید جستجوی خود را گسترش دهند تا شواهدی با اثرات طولانی مدت برای حیات بیگانه، مانند امضاهای زیستی (به عنوان مثال، اکسیژن و متان در جو) و امضاهای فنی _(یعنی آلاینده ها) را شامل شود.

همانطور که لوب اشاره می کند، انسان ها چندین دهه است که انتشارات رادیویی در طیف رادیویی موج-متری تولید می کنند. این انتشارات نوعی آلودگی رادیویی هستند. اگر ما در حال تولید آن نوع آلودگی الکترومغناطیسی هستیم، پس چرا تمدن های بیگانه نیز چنین نکنند؟ لوب معتقد است SETI باید برخی از منابع خود را برای جستجوی این نوع امضاهای زیستی اختصاص دهد.

در نهایت، لوب استراتژی متفاوتی را برای SETI به طور کلی پیشنهاد می کند، رویکردی که او آن را اختر-باستان شناسی می نامد. در این راستا، لوب استدالل می کند که SETI باید به دنبال بقایای تمدن های بیگانه باشد. او اشاره می کند که ما به عمد پنج فضاپیما (ویجر 1 ،ویجر 2 ،پایونیر 1 ،پایونیر 2 و افق های جدید) را از منظومه شمسی خود به فضای بین ستاره ای فرستاده ایم. چرا تمدن های بیگانه نیز همین کار را نکنند؟ علاوه بر این، مدار زمین اکنون مملو از زباله های فضایی ناشی از پرتاب موشک و فضاپیماهای متروکه است. باز هم، لوب از تمدن های بیگانه انتظار دارد که زباله های فعالیت های خود در فضا را نیز پشت سر باقی گذاشته باشند. در واقع، لوب معتقد است که SETI ممکن است با گسترش جستجوی خود برای شامل شدن فضاپیماها و زباله های فضایی تولید شده توسط تمدن های بیگانه نسبت به تمرکز توجه خود بر سیگنال های رادیویی و نوری، موفقیت بهتری داشته باشد. هنگامی که این مصنوعات تولید شوند، بسیار فراتر از خود تمدن بیگانه ها باقی خواهند ماند.

اوموآموا (Oumuamua)
لوب معتقد است که اخترشناسان ناخواسته یک شیئ مصنوع بیگانه را در پاییز 2017 کشف کردند. در طول 11 روز (از 19 اکتبر 2017) ،تلسکوپ برر سی پانورامیک و سیستم واکنش سریع (STARRS-Pan) که شبکه ای از تلسکوپ ها و دوربین های با وضوح بالا هستند که در بالای آتشفشان خفته مائوئی، هالیکالا قرار گرفته اند، مشاهدات ثبت شده از یک جرم بین ستاره ای غیرمعمول، U1 2017/1Iبا نام مستعار (Oumuamua)، که حداقل به نظر لوب میتواند لایحه فناوری بیگانگان را پُر کند را گزارش کردند. اگر این چنین باشد، این شیء به عنوان اولین مدرک برای اثبات وجود تمدنی بیگانه فراتر از منظومه شمسی ما خواهد بود.

اوموآموا از منظومه ستاره ای وگا (که حدود 25 سال نوری از ما فاصله دارد) آمده است و در منظومه شمسی ما با یک مسیر هذلولی با سرعت 58900 مایل در ساعت حرکت می کرد و قبل از خروج به سمت صور فلکی پگاسوس، حدود یک ماه را در منظومه شمسی گذراند. STARRS-Pan اوموآموا را در آخرین روزهای حضورش در منظومه شمسی مشاهده و ثبت کرد.

اکثر اختر شناسان با لوب موافق نیستند، آنها اوموآموا را (هرچند دارای ویژگی های غیرمعمول و غیرمنتظره ایست) به عنوان یک سیارک یا دنباله دار با منشاء بین ستاره ای تفسیر می کنند. با این حال برای لوب، همین ویژگیهای غیرعادی است که او را به این نتیجه میرساند که این شیء ساخته یک فناوری بیگانه است.

در مواجهه با شک و تردید گسترده ای که پیشنهاد لوب با آنها روبه رو است، او از حیات فرازمینی ها به عنوان وسیله ای برای ارائه یک مورد سیستماتیک و چند جانبه استفاده می کند که اوموآموا در واقع یک فضاپیمای فرازمینی است.

آیا اوموآموا یک فناوری فرازمینی است؟
ابتدا، لوب اشاره می کند که اوموآموا شکلی غیرعادی دارد و دارای طولی حداقل 5 تا 10 برابر عرض است. نسبت ابعاد اوموآموا غیرعادی ترین نسبتی است که تاکنون برای یک سیارک یا دنباله دار مشاهده شده است. لوب معتقد است که این نسبت ابعادی بیشتر با شیئی که به شکل سیگار یا پنکیک است، تناسب دارد. در واقع، لوب ادعا میکند که اخترشناسان هیچ مکانیزم فرآیند طبیعی را سراغ ندارند که بتواند این شکلها را برای دنباله دارها یا سیارکها ایجاد کند.

لوب همچنین توجه ها را به بازتاب نوری اوموآموا جلب می کند. این شیئ حدودا 10 برابر درخشان تر از هر سیارک یا دنباله دار شناخته شده دیگری است.

عنوان: نگارشی هنری از Oumuamua
Shutter stock :اعتبار

همانطور که مدار اوموآموا از کنار خورشید میگذشت، مسیر حرکتش تغییر میکرد. این تغییر مدار به دلیل تأثیر گرانش خورشید مورد انتظار است، اما تغییر در مسیر بسیار فراتر از چیزی بود که گرانش خورشید به تنهایی می توانست ایجاد کند. هنگامی که اوموآموا از کنار خورشید عبور کرد، چیزی نیروی محرکه ایجاد کرد. اما، همانطور که لوب، اشاره می کند، هیچ مکانیسم فرآیند طبیعی نمی تواند این شتاب اوموآموا را توضیح دهد. اگر اوموآموا با گرم شدن مواد فرار مرتبط با خورشید، خروج گاز ر ا تجربه میکرد، این امر نیز میتوانست مسیر حرکت آن را تغییر دهد. اما اندازه گیریهای نجومی نتوانست وجود آب، گا زهای مبتنی بر کربن و غباری که از سطح اوموآموا خارج میشوند را شناسایی و ثبت کند. اگر اوموآموا متالشی میشد نیز این روند می توانست حرکتش را تسریع کند. اما باز هم ستاره شناسان نتوانستند تغییر مورد انتظار در چرخش که باید با فروپاشی همراه باشد را تشخیص دهند. همچنین، آنها اشاره کرده اند که تغییر در شتاب به طور غیرمنتظره ای نرم و پیوسته بود و آنگونه که انتظار می رفت در صورت متلاشی شدن اوموآموا رخ دهد، تند و ناگهانی نبود. یکی دیگر از ویژگی های غیر معمول اوموآموا منشاء آن در موقعیت شتاب است. قبل از شتاب گرفتن توسط خورشید، اوموآموا میبایست بر اساس استاندارد محلی استراحت (یک چهارچوب مرجع که در آن سرعت ستارگان همسایه به طور میانگین به صفر می رسد) به سکون میرسید که این موقعیت شتاب در این مورد به ندرت برای اجرام نجومی اتفاق می افتد.

به عبارت دیگر، توضیح ویژگیها و رفتار اوموآموا دشوار است که بدانیم آیا این جرم یک دنباله دار بین ستاره ای یا یک سیارک بوده است. اما به گفته لوب، همه داده ها با فرضیه او مطابقت دارند که احتماال اوموآموا سفینه سبکی است که توسط یک تمدن بیگانه پرتاب شده است.

فرضیه بادبان نور
اساس این پیشنهاد از پروژه دیگری می آید که لوب روی آن کار می کرد، به نام نوآوری Shot Star . این پروژه توسط یوری میلنر کارآفرین ، با هدف رسیدن به نزدیکترین منظومه ستاره ای (آلفا قنطور) که متشکل از سه ستاره واقع در فاصله 27.4 سال نوری از زمین است، ارائه گردید. این پروژه در طول عمر میلن، داده هایی که میتوانند بینشی در مورد چشم انداز وجود حیات بیگانه در منظومه ستاره ای، فراهم کنند را جمع آوری و آن دادهه ا را به زمین ارسال میکرد.

دستیابی به این هدف نیازمند فضاپیمایی است که بتواند با سرعتی معادل یک پنجم سرعت نور حرکت کند. دستیابی به این هدف نیازمند فضاپیمایی است که بتواند با سرعتی معادل یک پنجم سرعت نور حرکت کند. این مستلزم وجود یک فضاپیمای سبک وزن با محموله ای سبک است. لوب و همکارانش نشان دادند که میتوان چنین سفینه ای را با اتصال یک دستگاه الکترونیکی کوچک (مقایسه با یک گوشی هوشمند کوچک) به بادبانی بازتابی که توسط فشار وارد شده بر روی آن توسط تابش خورشیدی به حرکت در می آید، ساخت.

یک بادبان سبک دارای نسبت ظاهری بسیار بالایی است که توسط اوموآموا نیز نمایش داده شده است، که میتواند با نوری که از خورشید میتابد، شتاب گیرد و با حرکت در منظومه شمسی، مسیر خود را به آرامی تغییر دهد. همچنین اگر با استاندارد محلی استراحت در حومه منظومه ستاره ای منشأ خود منتشر شود، میتواند در حالت استاندارد محلی استراحت قرار گیرد.

به گفته لوب، اگر ما میتوانیم یک بادبان سبک را تصور و طراحی کنیم، پس چرا یک تمدن بیگانه این کار را نکند؟ به گفته لوب، اگر اوموآموا با استانداردهای محلی استراحت پرتاب شده باشد، بعید است که یک زباله فضایی باشد. این بسیار بیشتر شبیه به شناوری است که عمدا در فضا پرتاب شده تا زمانی که منظومه شمسی ما با آن برخورد کرده است.

اوموآموا و علم تشخیص طراحی
هرچند من استدلال لوب را اثباتی می دانم، با این حال از آنجایی که تخصص لازم برای قضاوت مؤثر در مورد شایستگی ادعای او را ندارم، این کار را به اخترشناسان می سپارم.

به عنوان یک آفرینش گرای زمین کهن و یک بیوشیمی دان که معتقد است زندگی مستقیما از دست ساخته های یک خالق سرچشمه گرفته است، مورد لوب را آموزنده می دانم زیرا می تواند به عنوان الگویی برای اثبات اینکه سیستم های زنده از حاصل کار دست یک عامل هوشمند سرچشمه می گیرند استفاده شود، عمل کند.

به طور خاص، لوب از سه معیار استفاده می کند تا استدلال کند که اوموآموا ساخته هوشی فرازمینی است (عامل هوشمند):

  1. عدم وجود توضیح قانع کننده برای اوموآموا بر اساس فرآیندها / مکانیسم های طبیعی
  2. ویژگی های مصنوعی اوموآموا
  3. ارزیابی آنچه که برای ساخت یک فضاپیما با قابلیت های اوموآموا نیاز است

لوب همچنین در مورد هدف اوموآموا گمانه زنی کرده و انگیزه احتمالی پشت پرتاب آن را نیز ارائه داده است. در این فرآیند، او از فعالیتها و انگیزه های ما به عنوان انسان استفاده میکند و از آنها به عنوان معیاری برای آنچه تمدن های بیگانه ممکن است انجام دهند استفاده کرده است.

از بسیاری جهات، معیارهایی که لوب استفاده می کند، با معیارهایی که باستان شناسان برای تعیین اینکه آیا یک سنگ توسط نیروهای طبیعی شکل گرفته است یا توسط عملی عامدانه و حساب شده یک هومینین (یعنی یک عامل هوشمند) استفاده می کنند، یکسان است. این شباهت نباید تعجب آور باشد زیرا کار لوب زیر چتر اختر باستان شناسی قرار می گیرد.

کار لوب نکته ای را تایید می کند که من (و دیگران) بارها به آن اشاره کرده ایم. علم ابزاری برای تشخیص کار عاملیت در طبیعت در اختیار دارد. به بیان دیگر، تئوری لوب نشان می دهد که تشخیص طراحی هوشمند در طبیعت به طور مشروع بخشی از ساختار علم است.

تشخیص طراحی در سیستم های بیوشیمیایی
بنابراین، چرا همان معیارها را برای سیستم های بیوشیمیایی اعمال نمی کنیم؟ صرف نظر از جهان بینی، هیچ کس مناقشه ای ندارد که سیستم های بیوشیمیایی ظاهری طراحی شده دارند و بحث حول محور منبع این طرح متمرکز است. بر اساس تحلیل لوب، علم ابزار لازم برای تعیین اینکه آیا این طرح از یک مکانیسم یا ذهن نشات میگیرد را داراست.

در واقع، من هم از معیارهای لوب برای اثبات علمی این موضوع که سیستم های بیوشیمیایی در واقع کار یک عامل هوشمند هستند، استفاده می کنم.

من در کتاب های ریشه های زندگی (اثری که با همراهی اختر شناس هیو راس تالیف کردم) و ایجاد زندگی در آزمایشگاه، نشان دادم که به نظر نمی رسد فرآیندهای طبیعی قادر به توضیح منشاء حیات و در نتیجه منشأ حیات در سیستم های بیوشیمیایی باشند. در کتاب طراحی سلول نیز استفاده از یک الگوی طراحی هوشمند را برای تشخیص طراحی پیشنهاد کرده ام. برای این منظور، اشاره کرده ام که اشیا ء، دستگاهها و سیستمهایی که توسط انسانها بعنوان طراحان هوشمند طراحی شده اند، با ویژگیهای خاصی مشخص میشوند که از اشیاء و سیستمهای تولید شده توسط فرآیندهای طبیعی متمایز هستند. رویکردی که من در کتاب طراحی سلول اتخاذ کرده ام با الهام و دنباله روی از کارویلیام پیلی است. پیلی طرح هایی را که توسط انسان ها ایجاد می شوند را به عنوان تدبیر و ابداع توصیف کرده است. به عبارت دیگر، مانند لوب، من از طرحها و انگیزه های طراحان انسانی به عنوان راهنمایی برای تسهیل تشخیص طراحی در سیستمهای بیوشیمیایی استفاده کرده ام. در کتاب طراحی سلول نشان داده ام که تلاشها برای ایجاد پروتوسل هایی که با مولکولهای ساده شروع میشوند و تلاش ها برای خلاصه کردن مراحل مختلف در مسیر منشأ حیات، همگی به عاملی هوشمند بستگی دار ند.

به عبارت دیگر، اگر فرضیه بادبان سبک لوب به عنوان یک پیشنهاد علمی در نظر گرفته شود، پس این ادعا که سیستم های بیوشیمیایی هم کار و ساخته یک ذهن هستند نیز باید در نظر گرفته شود، در غیر این صورت منصفانه نخواهد بود.

منابع
ENDNOTES
  1. Avi Loeb, Extraterrestrial: The First Sign of Intelligent Life beyond Earth (Boston, MA: Houghton Mifflin Harcourt, 2021).