Men,Are,Typing,Red,Credit,Card,Information,On,Their,Tablets

پاسخ به ایراد دین اسلام نسبت به تثلیث

آموزه تثلیث (یک خدا در سه شخص) یکی از متمایزترین آموزهها در تاریخ مسیحیت است. این دیدگاه نسبت به ذات خداوند، ایمان مسیحی را نسبت به دو دین توحیدی دیگر در خاورمیانه یعنی یهودیت و اسلام جدا میکند. یهودیان و مسلمانان سنتی تثلیث را انکار می‌کنند و دیدگاه واحدی نسبت به خدا (یعنی خدای واحدی که در وجود خود یک نفر است) تأیید می‌کنند.

بخش قابل توجهی از علاقهی الهیاتی و عبادی من به طبیعت سه گانهی خدای تاریخی مسیحیت، این است که یگانگی ذات و تمایز شخصیت خدا یعنی خداوند در درون خودش (یا خودشان) و به معنای واقعی کلمه “عشق است” (اول یوحنا باب 4 آیات 8 و 16). این بدان معنی است که خدای سه گانه مشابه خانوادهی یک انسان مهربان است. بنابراین، خدا شخصیتی است با حداکثر کامل بودن، که عشق را در درون خود پایه ریزی میکند و بنابراین نیازی به یافتن عشق در فطرت خود ندارد، همانطور که دیدگاههای وحدت گرا نیز این واقعیت را نسبت به خدا تأیید میکنند. برای مطالعهی بیشتر در مورد موضوع جذاب خدا و عشق، به یکی از مقالات من با عنوان “خدا چه کسی را در ابدیت دوست داشت” مراجعه کنید.

تأمل و تحقیق الهیاتی من در مورد تثلیث مرا به نوشتن مقالهای با عنوان “سه کتاب مورد علاقهی من در مورد تثلیث” تشویق کرد. یک مسلمان مقالهی من را خواند و به اصل تثلیث اعتراض کرد. من متن این مناظره و این تبادل نظر را به صورت ترجمه شده در اینجا گنجاندهام و امیدوارم که برای شما مفید باشد.

متن اعتراض
پاسخ دهنده: عیسی در ابتدا یهودی بود نه مسیحی، بنابراین، او هرگز به تثلیث اعتقاد نداشته و آن را تأیید نکرده است. تثلیث اولین بار توسط پولس رسول عنوان شد، بنابراین ظهور تثلیث ربطی به خود عیسی نداشته است.

الهیات تثلیثی در مورد همکاری پولس و کلیسای مسیحی است. پولس سنگ بنای تفکری را گذاشت که کلیسای مسیحی، مسیحیت مدرن را بر آن بنا کرد. بنابراین تثلیث ربطی به عیسی و تعالیم اصلی او ندارد.

پاسخهای من
درود دوست من. شما مسلمان هستید و بنابراین منکر ذات سه گانهی خداوند یا همان تثلیث هستید. اما لطفا کتاب مقدس را مطالعه کنید و اساسی را که برای تثلیث در آن ارائه شده در نظر بگیرید، پس از آن، من ادعاهای کلیدی و الهیاتی تثلیث و حمایت کتاب مقدس از آن (اعم از عهد عتیق و جدید) را بدون ارجاع به نوشتههای پولس رسول برایتان فهرست میکنم.

شش عبارت ساده نشان میدهد که چگونه واقعیت آموزهی تثلیث از کتاب مقدس گرفته شده است:

1. تنها یک خدای واقعی وجود دارد (تثنیه باب 6 آیه 4؛ یوحنا باب 17 آیه 3).

2. او پدر نامیده میشود یا از او به عنوان خدا یاد میشود (مزمور باب 89 آیه 26؛ دوم پطرس باب 1 آیه 17).

3. پسر (عیسی مسیح) خدا نامیده میشود یا از او با این عنوان یاد میشود (یوحنا باب 20 آیه 28؛ عبرانیان باب 1 آیه 8).

4. روح القدس خدا نامیده میشود و از او با این عنوان یاد میشود (یا این عنوان به او اعطا شده است) (پیدایش باب 1 آیه 2؛ اعمال باب 13 آیات 2 و 4).

5. پدر، پسر، و روح القدس اشخاص متفاوتی هستند و می توانند از یکدیگر متمایز شوند (پدر پسر نیست، پدر روح القدس نیست، و پسر روح القدس نیست- متی باب 28 آیه 19، لوقا باب 3 آیه 22).

6. این سه شخص (پدر یا خدا؛ و پسر یا مسیح یا خداوند؛ و روح القدس یا روح) اغلب در یک الگوی سه گانه با وحدت و برابری با هم بیان شدهاند (یوحنا باب 14 آیه 26؛ باب 15 آیه 26).

بنابراین تثلیث را میتوان حتی بدون ارجاع به نوشتههای پولس رسول و تنها از کتاب مقدس عنوان کرد. ادعای شما مبنی بر اینکه آموزه تثلیث هیچ ربطی به عیسی ندارد، بلکه توسط پولس رسول ایجاد شده و کلیسا به آن کمک کرده است، با همان سخنان عیسی در اناجیل چهارگانه در تناقض است.

به عنوان مثال، خود عیسی در انجیل متی درباره اعضای تثلیث صحبت میکند: ” پس بروید و همۀ قومها را شاگرد سازید و ایشان را به نام پدر و پسر و روح‌القدس تعمید دهید” (متی باب 28 آیه 19). به عبارت دیگر، شاگردان به نام خدای سه گانه تعمید مییابند.

در انجیل یوحنا، عیسی همچنین با بیان یگانگی ظاهری در ماهیت و برابری شخصیتی در خداوند بودن، در مورد اشخاص تثلیث صحبت می‌کند: «اما چون آن مدافع [نفر سوم] [3rd person] که از نزد پدر [نفر دوم] [2nd person] برای شما میفرستم بیاید، [1st person]یعنی روح راستی [نفر سوم] [3rd person] که از پدر [نفر دوم] صادر میشود، [1st person]او [3rd person] خود [نفر سوم] در مورد من [شخص دوم] شهادت خواهد داد. [2nd person] (یوحنا باب 15 آیه 26)

علاوه بر این، ادعای شما مبنی بر اینکه مسیحیت محصول کسانی است که پس از عیسی مسیح از او پیروی کردهاند، ناشی از ادعاهای دین اسلام است که از نظر تاریخی تقریباً 600 سال پس از زمان مسیح ظهور پیدا کرده است. اسلام، خود ادعا میکند که بر اساس حقیقت کتابهای مقدس یهودی-مسیحی استوار شده است، اما در عین حال اصرار دارد که کتاب مقدس یک کتاب تباه شده (منقضی شده) است. این دو مورد از نظر منطقی متناقض به نظر میرسد.

من به عنوان یک مسیحی به ادعاهای خودِ عیسی و شهادت رسولانش که شاهد زندگی، مرگ و رستاخیز او بودهاند اعتماد دارم.

از اینکه این استدلال را خواندید و پاسخ من به شبهات خود را مطالعه فرمودید متشکرم. درود بر شما.

بازتاب شما
بحث بین مسیحیان و مسلمانان در مورد توافقات و اختلافات مذهبی خود، به شیوهای مدنی و محترمانه چقدر اهمیت دارد؟

منابع