Default default post thumbnail

12 دلیل برای رستاخیز عیسی، قسمت 3

در عصر امروز شکاکان نسبت به رستاخیز عیسی معتقدند که افراد مذهبی خیلی سریع روایتهای مربوط به معجزات را میپذیرند. کسانی که به معجزه شک دارند اغلب اصرار دارند که ادعاهای معجزه باید به به طور کامل مورد صحت سنجی و بررسی قرار گیرند. اما آیا در میان رسولان عیسی هم اعتقاد به روایت رستاخیز چنین بود؟

در قسمت 1 و قسمت 2 در این مجموعه، من به طور خلاصه سه مدرک را برای رستاخیز عیسی مورد بررسی قرار دادم. در این مقاله من یک مدرک دیگر از مجموعا 12 مدرکی که برای باور به حقیقت رستاخیز جسمانی عیسی جمع آوری کردهام را ارائه خواهم کرد.

4. تحول فوق العادهی رسولان

عهد جدید تحول قابل توجه و جاودان ۱۱ تن از شاگردان عیسی را توصیف میکند. آن وحشتزدگان شکست خورده پس از مصلوب شدن عیسی، به واعظانی جسور تبدیل شدند و برخی ز آنها در این راه کشته شدند. آنها آنقدر شجاع شده بودند که حتی در برابر شکنجه و کشته شدن در برابر یهودیان و رومیان متخاصم هم مقاومت میکردند. چنین اعتقاد شگفت انگیزی سزاوار این است که به طور کامل بیان شود، زیرا شخصیت و رفتار انسانهای با اعتقاد هیچوقت یا حداقل اغلب مواقع تغییری نمیکند. از آنجایی که رسولان پس از دستگیری عیسی فرار کردند و هرگونه ارتباط با او را انکار کردند، شجاعت آنها حتی در برابر آزار و شکنجه شگفت‌انگیزتر به نظر می‌رسد. شاگردان عیسی قدرت بالای شخصیت خود را به دلیل رویارویی مستقیم و شخصی خود با رستاخیز عیسی نسبت دادهاند. در رستاخیز عیسی مسیح، رسولان دلیل وجودی خود را برای زندگی و مرگ پیدا کرده بودند.

طبق اولین روایت‌ها در مورد رستاخیز عیسی، به نظر می‌رسید از ابتدا سه نفر از مردان به شدت نسبت به حقیقت رستاخیز عیسی بدبین بودند و از اساس با ادعای نجات بخش بودن عیسی مخالفت میکردند. آن سه توما، یعقوب و شائول (یا همان پولس) بودند، که همگی مستعد نپذیرفتن حقیقت رستاخیز بودند. از آنجا که در آینده به تحول پولس پرداخته خواهد شد، در اینجا به تأثیر فوقالعادهی رستاخیز عیسی بر شخصیت توما و یعقوب میپردازیم.

تومای شکاک

در حالی که توما یکی از 12 شاگرد اصلی عیسی بود، او جزو اولین پیروان عیسی نبود که قیام مسیح را دیده باشد. بنابراین او پس از شنیدن روایت شاگردان در مورد رستاخیز جسمانی عیسی، در صحت آن تردید کرد. انجیل یوحنا در مورد شک توما میگوید: ” پس دیگر شاگردان به او گفتند: «خداوند را دیده‌ایم!» امّا او به ایشان گفت: تا خودْ نشانِ میخها را در دستهایش نبینم و انگشت خود را بر جای میخها نگذارم و دست خویش را در سوراخ پهلویش ننهم، ایمان نخواهم آورد.” (یوحنا 20:25).

توما با وجود اینکه از پیروان عیسی مسیح بود، بسیار بدبین بود و قبل از اینکه ادعای شاگردانش را باور کند، ادعای شواهد مستقیم و تجربی رستاخیز واقعی بدن عیسی را داشت. او از آنها شواهدی از ماهیت عینی و تجربی این اتفاق میخواست. او در مورد ادعاهای معجزه آسا سرسختی نشان میداد، حتی زمانی که یکی از دوستان و همراهان نزدیک او در این مورد شهادت داده بود. با این حال، طبق انجیل یوحنا، او اندکی بعد با رستاخیز عیسی مواجه شد و همین امر شک و تردیدهای او را برطرف کرد:

پس از هشت روز، شاگردان عیسی باز در خانه بودند و توما با آنها بود. در آن حال که درها قفل بود، عیسی آمد و در میان ایشان ایستاد و گفت: “سلام بر شما!” آنگاه به توما گفت: “انگشت خود را اینجا بگذار و دستهایم را ببین، و دست خود را پیش آور و در سوراخ پهلویم بگذار و بی‌ایمان مباش، بلکه ایمان داشته باش.” توما به او گفت: “خداوند من و خدای من!”
– یوحنا 20:26-28

اگر رستاخیز صرفاً یک داستان افسانه یا ساختگی بود، این ادعا بسیار بعید است که یکی از 12 شاگرد اصلی او به طور جدی رستاخیز عیسی را زیر سؤال برده باشد.

یعقوب، خانوادهی شکاک

اناجیل بیان میکند که قبل از رستاخیز، برادران عیسی به شدت ادعاهای مسیحایی او را نادیده میگرفتند (به مرقس باب 6 آیات 3و4 و یوحنا باب 7 آیه 5 مراجعه کنید). در واقع، خانوادهی عیسی او را دچار توهم ذهنی میدانستند (مرقس باب 3 آیه 21، و 31 تا 35). با این حال بر اساس یک ادعای ابتدایی که توسط پولس به رسولان مطرح شده بود (که شامل یعقوب نیز میشود) اشاره میکند که عیسی ابتدا بر برادرش یعقوب ظاهر شده است (اول قرنتیان باب 15 آیه 7). یعقوب آن زمان به یکی از رهبران انتقادی کلیسای مسیحی تبدیل شده بود و حتی در شورای اورشلیم قدرت بسیاری داشت (اعمال باب 15 آیات 12 تا 21). منابع تاریخ کلیسا نشان میدهند که یعقوب بعدها به دلیل اعتقاد به عیسی مسیح و در راه حقانیت او کشته شد.

دلیل تغییر قلب شگفت انگیز یعقوب چه بود که طبق ادعاهای برادرش مبنی بر تبدیل شدن به یک رهبر برجسته در کلیسا، و در نهایت کشته شدن در این راه بسیار خجالت زده شده است؟ به نظر میرسد رستاخیز عیسی به بهترین وجه این دگرگونی بنیادی را در درک و دیدگاه یعقوب توضیح میدهد. یعقوب ادعا کرد که برادرش را پس از اعدام، زنده در ملاء عام دیده است و آن اتفاق بود که همه چیز را در او تغییر داد.

بنابراین به نظر میرسد که توما و یعقوب به طور جدی حقیقت و واقعیت رستاخیز عیسی را مورد تردید قرار دادهاند، یعنی همان کاری که همهی شکاکان وقایع حقیقی انجام میدهند.

Go to:

Part 2 | Part 3 | Part 4 | Part 5 | Part 6 | Part 7

بازتاب شما

بین توما و یعقوب، تغییر شکل کدامیک قابل توجهتر به نظر میرسد؟ چرا؟ از بخش (Reflections) در وردپرس (WordPress) دیدن کنید و به این پرسش پاسخ دهید.

منابع